دو کاج نسخه جدید
>در كنار خطوط سیم پیام خارج از ده دو كاج روئیدند
>سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست میدیدند
>روزی از روزهای پائیزی زیر رگبار و تازیانه باد
>یكی از كاج ها به خود لرزید خم شد و روی دیگری افتاد
>گفت ای آشنا ببخش مرا خوب در حال من تأمل كن
>ریشههایم ز خاك بیرون است چند روزی مرا تحمل كن
>كاج همسایه گفت با نرمی دوستی را نمی برم از یاد
>شاید این اتفاق هم روزی ناگهان از برای من افتاد
>مهربانی بگوش باد رسید باد آرام شد، ملایم شد
>کاج آسیب دیده ی ما هم کم کمک پا گرفت و سالم شد
>میوه ی کاج ها فرو می ریخت دانه ها ریشه می زدند آسان
>ابر باران رساند و چندی بعد ده ما نام یافت کاجستان
>
>شاعر: محمد جواد محبت، همان شاعر دوکاج
+ نوشته شده در جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 8:44 توسط MS
|